[ad_1]
رهبری یک ادعا و عنوان نیست بلکه تمایلی است برای مسئولیتپذیری، اعتبار گذاشتن و پشتیبانی کردن.
آیا این به خاطر برچسب اسمی است که روی سینه دارند که با افتخار «مدیر» را معرفی میکند؟ آیا آنها موسس یک شرکت تازهکار هستند؟ یک سرپرست؟ سیاست مدار؟ سرمربی تیم بیسبال؟
اگر متوجه موضوع شده باشید اینها همه عناوین و القاب بودند.
همانطور که اریک شنینگر عضو ارشد مرکز بینالمللی مدیریت در تحصیلات به خوبی در «هافینگتون پست» مینویسد «یک عنوان به طور خودکار کسی را به رهبر و مدیر تدهین نمیکند. رهبری از مجموعه پویایی از رفتارها، طرز فکر، مهارتها تشکیل شده است که به کار میرود تا برای بهتر شدن سازمان، افراد را به سمتی حرکت دهد که مدیر میخواهد.»
به عبارت دیگر این رفتار است که شخص را تبدیل به رهبر میکند و نه عنوان و لقب. چه رفتاری؟ خوب در اینجا نه رفتاری را که رهبران موفق هرروز انجام میدهند میخوانید.
۱.به طور واضح دیدگاه و انتظارات خود را انتقال میدهند.
رهبران معروفاند به این که خیلی خوب ارتباط برقرار میکنند و نظرات خود را انتقال میدهند. زیرا این یک ضرورت است. غیر از این چطور میتوانند دیگران را با دیدگاه خود همسو کنند و مراحل لازم را برای دستیابی به آن دیدگاه توضیح دهند؟
رهبران باید قابل اعتماد و معتبر باشند به این معنا که آنها میدانند که هستند و ارزشهای آنها چیست، همچنین چه برنامههایی برای آینده دارند. در میان گذاشتن اهداف هیجانانگیز شما برای آینده باعث میشود تیم شما دیدگاهتان را بپذیرد و با شما همکاری کند. اما شما همچنین باید به طور واضح انتظارات عملکردی خود را توضیح دهید تا آنها بتوانند تصویر بزرگتری از اهداف آتی به دست آورند.
بیشتر انتظارات عملکردی شامل اینها هستند:
- روند برنامهریزی راهبردی که سمت و سو و اهداف را تعیین میکند.
- یک راهبرد ارتباطی که اعضای گروه را از جایگاهشان در تصویر بزرگتر مطلع میسازد.
- روندی برای هدفگذاری، ارزیابی و پاسخگویی.
- پشتیانی سازمانی.
۲.تصمیم های بسیار سریع میگیرند.
هری ترومن در سخنرانی تودیع خود گفت «رئیس – هرکسی که هست—باید تصمیم بگیرد. نمیتواند از تصمیمگیری شانه خالی کند. هیچ کس دیگری نمیتواند به جای او تصمیم بگیرد. این شغل اوست.»
همچنین این ویژگی رهبران موفق است نه فقط رؤسا. رهبران به تصمیمگیرنده عالی بودن مشهورند.
ویژگی مشهود دیگر آنها این است که به طرزی باورنکردنی سریع تصمیم میگیرند. چقدر سریع؟ برخی میگویند آنها میتوانند به شکلی سرسامآور ۳۰ تصمیم در ۳۰ دقیقه بگیرند. اما چطور آنها قادرند این تصمیمهای خوب را به این سرعت بگیرند؟
نیک تیسلر مدیر عامل شرکت «پالس» و مولف کتاب « دومینو: سادهترین راه برای تغییر» مینویسد تصمیمگیری سریع به واسطه یک «قالب دانستن-فکر کردن-انجام دادن» صورت میگیرد:
- دانستن هدف راهبردی نهایی همان چیزی که بیشترین تاثیر را خواهد داشت.
- تفکر منطقی درباره این که چطور گزینههای شما با هدف نهاییتان همسو میشود.
- با توجه به دانش و اندیشههای خود کنشگرانه رفتار کنید.
۳.توجه را به دیگران جلب میکنند.
رهبران به ندرت خود را در مرکز توجه قرار میدهند. آنها تایید و قدردانی خود را از سختکوشی، فداکاری، موفقیت و حتی دیگر تلاشهای مدیریتی اعضای گروه از طریق خبرنامه، جلسههای هفتگی، رسانه جمعی یا مراسم اهداء جوایز نشان میدهند.
آنها همچنین از بقیه میخواهند نظراتشان را در میان بگذارند و صحبت کنند تا دیدگاهها و نظرات آنها نیز شنیده شود.
۴.خود را در آخر قرار میدهند.
سایمون سینک در مقاله « رهبران آخر از همه غذا میخورند: چرا برخی تیمها همکاری دارند و برخی دیگر خیر» مینویسد «رهبران کسانی هستند که مایلند به خاطر ما از چیزی صرفنظر کنند، از زمان، انرژی، پول خود و شاید حتی از غذای داخل بشقابشان. وقتی مسئلهای باشد رهبران آخر از همه غذا میخورند.» سینک این مسئله را در نیروی دریایی دیده بود که افراد دونپایه اول غذا میخورند و افراد ارشد آخر از همه. این یک قانون نیست بلکه نشانگر مسئولیتپذیری رهبر در قبال سایرین است.
خلاصه این که رهبران همواره دیگران را در اولویت قرار میدهند- حتی اگر مجبور شوند فداکاری کنند.
۵.مسئولیت کامل را میپذیرند و اعتبار خود را به اشتراک میگذارند.
رهبران موفق وقتی چیزی طبق برنامه پیش نمیرود بهانه نمیآورند یا تیم خود را جلو نمیاندازند. آنها کارمندان خود را در مقابل همه شرمنده نمیسازند. آنها مسئولیت کامل و تقصیر را میپذیرند. اگر دریابند که از یکی از اعضای گروه خطایی سر زده با آن شخص به طور خصوصی صحبت میکنند.
همچنین وقتی همه چیز طبق برنامه پیش میرود یا از انتظارات فراتر رفته است آنها تمام موفقیت را از آن خود نمیدانند بلکه خود را با گروهی که شانه به شانه با او کار کرده اند در این موفقیت شریک میدانند. نکته سوم را به خاطر دارید آنها توجه را به دیگران جلب میکنند.
۶.افراد را مشتاق نگاه میدارند.
یکی از جالبترین ویژگیهایی که رهبران موفق دارند این است که قادرند نقاط ضعف و قوت خود و گروهشان را شناسایی کنند. رهبران عالی به جای این که این نقاط ضعف و قوت را مایه شکست یا خودپسندی بسازند، محیط را برای تشویق کردن و به چالش کشیدن گروه پرورش میدهند تا فضا برای رشد و یادگیری شخصی و حرفهای وجود داشته باشد.
رهبران متوجه هستند که برای رشد تیم، یادگیری مهارتهای جدید و تقویت مهارتهای کنونی ضروری است و از هیچ کاری در این جهت دریغ نمیکنند، خواه آوردن مربی یوگا باشد یا پرداختن هزینه حضور در کارگاه یا یادگیری فناوری جدید که فرایندها را پربازدهتر میسازد.
۷.روی «چگونه» و «چرا» تمرکز میکنند.
رهبران موثر روی اعداد تمرکز نمیکنند یا روی این که «چه» کارهایی به سرانجام رسیده است. عالی است که شما به تازگی کار چهار مشتری جدید را به اتمام رساندهاید. اما کار آنها «چطور» انجام شد؟ اعضای خاص گروه شما چه نقشی در این موفقیت بازی کردند؟ رهبران موفق وقتی به یکی از اعضای گروه به خاطر کارش تبریک میگویند توضیح میدهند که «چرا» کارش خوب بوده است.
توجه به «چگونگی» و «چرایی» کیفیتِ شخصیتی مثبت را رشد میدهد و به علاوه شناخت عمیقتری را فراهم میسازد. همچنین این کار به رهبر و گروه امکان میدهد بدانند چه کاری بهتر است انجام شود تا دوباره آن را تکرار کنند.
۸.ریسک میکنند البته نه بیپروا.
هر کاری که ارزش انجام دادن دارد ریسک هم دارد. همان طور که رین گرتزکی یک بار گفت «شما ۱۰۰ درصد ریسکهایی را که نمیکنید از دست میدهید.»
موضوع این است. رهبران موفق فقط ریسک نمیکنند. آنها با حساب و کتاب ریسک میکنند. آنها متوجه اهمیت ریسک کردن هستند و مایلند کارهای جدید را امتحان کنند حتی اگر شکست بخورند. اما آینده همکاران خود را به خطر نمیاندازند.
آنها از دانش، مهارت، منابع کنونی و شهود خود استفاده میکنند تا ارزیابی کنند که کاری ارزش ریسک کردن دارد یا خیر.
۹.رهبران الگوی بقیه هستند.
حرفی کلیشهای است، نه؟ قطعاً. اما به این معنی نیست که حرف درستی نیست.
عالیترین رهبران کسانی هستند که «به حرف خود عمل میکنند.» آنها بعد از این که همه رفتند شرکت را ترک میکنند. آنها غیبت نمیکنند و با دیگران از موضع بالا و با تحقیر صحبت نمیکنند. کار شخص دیگری را خراب نمیکنند. معاملههای مشکوک نمیکنند.
آنها سختکوش، قابلاعتماد، شفاف، اخلاقگرا هستند و با همه با احترام رفتار میکنند. برای اعتماد سازی و به دست آوردن احترام، خود الگوی بقیه میشوند.
” John Rampton “
[ad_2]
لینک منبع